داستان قدیمی یک نظام جدید

 

                     

سازمان جهانی صهیونیزم، سازمان متبوع وایس نیز، ابتدا تلاش نموده بود تا از اعلام تحریم ممانعت به عمل بیاورد. اما زمانی که با شکست مواجه شد، برای رفع فشارهای اقتصادی دوستان نازی خود تلاش نمود. برنر در این باره چنین می گوید:

" WZO، تنها به خرید کالاهای آلمانی بسنده ننمود، بلکه واستگی فروش آنها را نیز برعهده گرفت و حتی برای هیتلر و صاحبان صنایع حامی او نیز مشتریان جدیدی را دست وپا نمود."42

علت چنین رفتار اداره کنندگان WZO، از تلقی هیتلر به عنوان لطفی خدایی برای آنها ناشی می شد. صهیونیزم، می اندیشید که در سایه ی هیتلر کمک های بزرگی را بدست آورده، در سایه او یهودیانی که هویت ملی خود را به دست فراموشی سپرده بودند بر سر عقل آمده و به فلسطین مهاجرت خواهندکرد.

امیل لودویگ / Emil Ludwig/، نویسنده  صاحب نفوذ صهیونیست آن روزگار، دیدگاه WZO را چنین بیان داشته بود:

"ممکن است نام هیتلر چند سال بعد فراموش شود اما، مطمئنم که در فلسطین، مجسمه ی یاد بودی برای هیتلر ساخته خواهد شد... هزاران یهودی که در سایه ی او هویت از دست رفته ی خود را بازیافته بودند. از این روی من شخصا در مقابل او سر تعظیم فرود می آورم."43

 

     

وباز، حیم نحمان بیالیک / Chaim Nachman Bialik / یکی دیگراز صهیونیست های مشهور، ضمن خاطر نشان ساختن قرابت ایدئولوژیک خود با هیتلر خاطر نشان می ساخت که " من نیز مانند هیتلر به نظریه ی قدرت خون اعتقاد دارم".44 یهودی ایتالیایی انزو سرنی / Enzo Sereni / که در صف مبارزان WZO قرار داشت طی اظهارات مشابهی  گفته بود " یهود ستیزی هیتلر موجبات رهایی یهودیان را فراهم خواهد ساخت". او در اظهاراتی دیگر چنین عنوان داشته بود:

" برای آباد کردن فلسطین استفاده از یهودیانی که در آلمان هستند به هیچ وجه مایه ی شرمندگی نیست. یکی از چیز هایی که رهبران و پیشگامان ما به ما آموختند: استفاده از فجایعی است که در دیاسپورا بر سر یهود آمد ".45

صهیونیست ها، از رودر رو ماندن یهودیان آلمان با " راه حل نازی" بقدری خشنود بودند که، در صدد برآمدند از آن در رابطه با یهودیان آسیملاسیونیست دیگر کشورها نیز بهره برداری نمایند. خاخام ابراهام جکوبسون آمریکایی، در یکی از سخنرانی های خود در سال 1936، ضمن اعتراض به این منطق صهیونیست ها چنین می گوید:

" کسی چه می داند که لاف های بی پروا، مبنی بر احتیاج به یک هیتلر برای به راه آوردن یهودیان آمریکایی، که در مقابل صهیونیزم ساکت مانده بودند را بارهاشنیدیم. آن گفته ها در آن زمان، برای مجاب کردن یهودیان برای رفتن به فلسطین صورت می گرفت..." 46

چنین نگاه گرم صهویونیست ها به نازی ها نمی توانست به ا ندازه ی ورود به همکاری ها ی اقتصادی با آن ها طبیعی باشد. چنین نیز شد. بزرگترین همکاری اقتصادی دو طرف، توافق نامه ای بود موسوم به هاوار/Ha'avara/  که در آن، انتقال یهودیان آلمانی با کلیه ی دارائی های خود (به فلسطین ) پیش بینی شده بود، که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.

به موازات این توافق نامه، صهیونیست ها موجبات فروش کالاهای آلمانی در آمریکا را فراهم آوردند. پس از مدتی، اقدامات بیش از پیش گسترش یافت. WZO، با استفاده از کشتی های نازی ها، به صدور کالا به کشورهای بلژیک و هلند پرداخت. در سال 1936نیز، نمایندگان  WZO، فروش کالاهای آلمانی در انگلستان را آغاز نمودند.

همکاری نازی- صهیونیسم در این حد نیز باقی نماند؛ صهیونیست ها، برای تولید کنندگان سلاح، منابع مالی نیز دست و پا نموده بودند. آلبرت نوردن، در کتاب خود با نام So Werden Kriege Gemacht? مورد دیگری از پیوند تجاری نازی- صهیونیسم را مطرح می نماید. نوردن تامین مواد خام برخوردار از اهمیت استراتژیک ، توسط شرکت صهیونیستی International Nickel Trust مورد توجه قرار می دهد. این شرکت که تحت کنترل سرمایه داران صهیونیست بود، صاحب 85% تولیدات نیکل تولید شده در کشور های کاپیتالیستی بود. یک سال پس از به قدرت رسیدن هیتلر، توافق نامه ای فی مابین شرکت مذکور و شرکت آلمانی IG Farben Industrie، به امضا رسید. براساس مفاد پیش بینی شده دراین قرار داد، آلمان می توانست 50% ارز(مورد نیاز برای خرید این ماده را ) صرفه جویی نماید .

حامیان مالیِ صهیونیستِ هیتلر

          سرمایه داران کشورهای سرمایه داری نیز حمایت های مالی مهمی از هیتلر به عمل آوردند. این حمایت های مالی که با وساطت WZO صورت می پذیرفت، سهم بسیار بزرگی در قدرت گرفتن آلمان نازی داشت. ایزاک مولینز/Eustace Mullins/ پژوهشگرآمریکایی، درکتاب خود با نام "نظم جهانی": حاکمان  پنهان / The World Order: Our Secret Rulers / ، اطلاعات بسیار ذی قیمتی را در رابطه با پیوندهای ایجاد شده توسط هیتلر با سرمایه داران یهودی در قبل و بعد ازجنگ ، ارائه می دهد:

 " برای وارد جنگ نمودن هیتلر، میبایستی در رابطه با (تامین) گلوله های توپ و سوخت به او اطمیان داده می شد. جاکوب والنبرگ / Jacob Wallenberg /، از بانک  Enskilda سوئد، مدیر کارخانه تولید کننده گلوله توپ 'SKF'" بود، که تا پایان جنگ گلوله ی توپ مورد نیاز نازی ها را تامین می کرد ". علاوه بر این، مولینز اعلام  می دارد که شرکت نفتی استاندارد اویل، متعلق به خاندان مالی روکفلر، یهودی آمریکایی، از طریق شعبات خود در اسپانیا و آمریکای لاتین سوخت لازم برای کشتی ها و زیر دریایی های نازی ها را در اختیارآنان قرار میداد. علاوه برآن، پیش از آغاز جنگ جهانی دوم ، شرکت اتیل استاندارد / Ethyl-Standard /، پانصد تن گلوله ی سربی را توسط I. G. Farben که صاحب پشت پرده آن خاندان یهودی واربورگ / Warburg / بود، برای نیروی هوایی رایش ارسال میدارد. پرداخت (هزینه ی) آن، در سپتامبر سال 1938، طی وثیقه ای از طرف براون برو س هریمن / Brown Bros Harriman / صورت می پذیرد.47

مولین، همچنان از ارتباطات پنهان هیتلر سخن به میان می آورد. یکی از نام های پر اهمیت ترین حامیان مالی هیتلر، کلارنس دیلون / Clarence Dillon / (1882-1979)، یکی از صاحبان ثروت بسیار مشهور آمریکا بود. دیلون که فرزند ساموئل / Samuel  / و بردا  لاوسکی  / Lapowski Berth/ ( ویا لاپوویتز/ Lapowitz / )، دو یهودی آمریکایی، طی جنگ جهانی اول، به عنوان دست راست برنارد باروخ / Bernard Baruch / فعالیت می کرد. روابط فی مابین آنها با هیتلر، در سال های پیش از جنگ دوم جهانی ایجاد می شود. دیلون، با آماده شدن رایش برای نبرد کمک های بزرگی به آن می کند.48

مولینز، ازخاندان یهودی ساموئل موسس شرکت نفتی مشهوررویال داچ شل / Royal Dutch Shell نیز در میان حامیان هیتلر نام می برد. در ماه می سال 1933 سر هنری دتردینگ / Sir Henry Deterding  /، مدیر شرکت رویال داچ شل  در خانه ی بزرگ خود، واقع در فاصله ی یک میلی  قلعه ی ویندسورWindsor /  / در انگلستان، به صورت پنهانی با آلفرد روزنبرگ /  Alfred Rosenberg / یکی از چهره های صاحب نام نازی، ملاقات می کند. بعد ها نیز در نتیجه ی ادامه ارتباطات، خاندان ساموئل با وساطت دتردینگ در مجموع 30 میلیون پوند در اختیار هیتلر قرار می دهد.50

          تمامی این دانسته ها، از وجود رابطه ی بسیار نزدیک بین جنبش نازی و یهودیان و به بیانی دقیقتر، بین سرمایه داران یهودی صهیونیست و حمایت مالی آنان از پیشوای آلمان حکایت دارد.

           جالب است که هیتلر نیز، این حقیقت را پذیرفته و به حمایت مالی خود از جانب یهودیان اعتراف نموده بود. روزنینگ /  Rauschning /، یکی از دوستان بسیار نزدیک هیتلر در روزگار قبل از جنگ دوم جهانی در کتاب خود موسوم به " هیتلر به من گفت که "، این جمله را از رهبر نازی (آلمان) نقل می کند:

" یهودیان در نبرد من کمک های مهمی به من نمودند. در جنبش مان  بسیاری از یهودیان به من کمک مالی نمودند."51

          انتشار کتاب " هیتلر به من گفت که " در سال 1939، با هر نیت و یا نظر ایدئولوژیک، در مدت زمان کوتاهی پیش از آغاز جنگ، نشانگر عدم پیش داوری دراثر و سلامت منبع میباشد. چنانکه ، مجله اولترا/ Ultra / در شماره فوریه سا 1992 خود، از بسیار قابل اعتماد بودن این کتاب، سخن به میان آورده است . نکته ی دیگرکه موید اعتبار وسندیت کتاب مذکوراست،  این که نویسنده، خود از دوستان هم رزم بسیار نزدیک هیتلر به شمار می ررفته است. روزنینگ نویسنده ی کتاب، خوداز جمله افراد کادر مرکزی آلمان نازی و رهبر سابق سوسیال ناسیونالیست حکومت دانزینگ بوده است.

خلاصه این که، هیتلر ازصاحبان سرمایه ی صهیونیست کمک های مالی مهمی دریافت داشته  و این نیزهدیه ای از جانب WZOT ، به علت همکاری با ZVfD، شاخه آلمانی آن بود. وجود چنین روابطی بین یهودیان و هیتلر که به عنوان بزرگترین دشمن یهودیان شناخته می شد، نقش مهمی را در برطرف شدن تحریم ضد نازی و ورود آلمان نازی به جنگ، به عنوان یک غول صنعتی، ایفا نموده بود.

 

Sir Oswald Mosley

رهبر اتحاد فاشیست های انگلیس

          سر اسوالد موسلی / Sir Oswald Mosley رهبراتحادیه فاشیست های انگلیس/ British Union of Fascist BUF /  بزرگترین هوادار هیتلر در کشور در خصوص تصمیم حکومت انگلیس، برای حمایت از تحریم ضد نازی، با تشویق یهودیان آسیملاسیونیست، درنشریه ی ارگان خود بلاک شیرت / Blackshirt / چنین نوشت:

" حالا، ما برای حمایت از یهویان فقیرتجارت خود با آلمان را قطع می کنیم این طور نیست؟... اما یهودیان خود همراه با آلمان ها کار های سود آور بسیاری را انجام می دهند. برای کسانی که خواستار قطع روابط دوستانه با آلمان هستند پاسخی بهتر از این نمی تواند وجود داشته باشد."52

 

برچسب‌ها: فاشیست, یهود سنتیزی, ائتلاف, نازیسم مرصاد...